از شاعران خراسان است و این مطلع از اوست: همه شب سرگذشت کاکل دلدار میگویم به گیسویی گرفتارم از آن بسیار می گویم. (از مجالس النفایس میرعلیشیر نوایی ص 392). هفت رنگی از شاعران قرن نهم هجری است
از شاعران خراسان است و این مطلع از اوست: همه شب سرگذشت کاکل دلدار میگویم به گیسویی گرفتارم از آن بسیار می گویم. (از مجالس النفایس میرعلیشیر نوایی ص 392). هفت رنگی از شاعران قرن نهم هجری است
بنات النّعش، دو صورت فلکی در نیمکرۀ شمالی، شامل بنات النعش صغرا یا دب اصغر و بنات النعش کبرا یا دب اکبر، هفت اورنگ، هفت خوٰاهران، هفت برادران، هفت برارو
بَناتُ النَّعش، دو صورت فلکی در نیمکرۀ شمالی، شامل بنات النعش صغرا یا دب اصغر و بنات النعش کبرا یا دب اکبر، هَفت اُورَنگ، هَفت خوٰاهَران، هَفت بَرادَران، هَفت بِرارو
اول آن سیاه است و به زحل تعلق دارد، و غبرائی که رنگ خاک باشد به مشتری و سرخ به مریخ و زرد به آفتاب و سفید به زهره و کبود به عطارد و زنگاری به قمر، نام گلی است درهندوستان، و آن هفت رنگ دارد. (برهان) : هزار است صف گل دمیده ز سنگ ز صدبرگ و دوروی وز هفترنگ. اسدی. ، هرهفت و آرایش زنان را هم گفته اند، هرچیز منقش را نیزگویند. (برهان). رنگارنگ. که رنگهای مختلف دارد: خزان به دست مه مهر درنوشت از باغ بساط ششتری و هفت رنگ شادروان. فرخی. آمد آن ماه دوهفته با قبای هفت رنگ زلف پر بند و شکنج و چشم پر نیرنگ و رنگ. امیرمعزی. فروریخت کرباس از روی سنگ پدیدآمد آن گوهر هفت رنگ. نظامی. من از کلۀ شب در این دیر تنگ همی بافتم حلۀ هفت رنگ. نظامی. برون آی از این پردۀ هفت رنگ که زنگی بود آینه زیر زنگ. نظامی. پردۀ هفت رنگ را بگذار تو که در خانه بوریا داری. سعدی. ، محیل. گربز. (یادداشت مؤلف). رجوع به هفت خط شود
اول آن سیاه است و به زحل تعلق دارد، و غبرائی که رنگ خاک باشد به مشتری و سرخ به مریخ و زرد به آفتاب و سفید به زهره و کبود به عطارد و زنگاری به قمر، نام گلی است درهندوستان، و آن هفت رنگ دارد. (برهان) : هزار است صف گل دمیده ز سنگ ز صدبرگ و دوروی وز هفترنگ. اسدی. ، هرهفت و آرایش زنان را هم گفته اند، هرچیز منقش را نیزگویند. (برهان). رنگارنگ. که رنگهای مختلف دارد: خزان به دست مه مهر درنوشت از باغ بساط ششتری و هفت رنگ شادروان. فرخی. آمد آن ماه دوهفته با قبای هفت رنگ زلف پر بند و شکنج و چشم پر نیرنگ و رنگ. امیرمعزی. فروریخت کرباس از روی سنگ پدیدآمد آن گوهر هفت رنگ. نظامی. من از کلۀ شب در این دیر تنگ همی بافتم حلۀ هفت رنگ. نظامی. برون آی از این پردۀ هفت رنگ که زنگی بود آینه زیر زنگ. نظامی. پردۀ هفت رنگ را بگذار تو که در خانه بوریا داری. سعدی. ، محیل. گربز. (یادداشت مؤلف). رجوع به هفت خط شود
در عالم سفلی هفت نبی یا هفت ناطق ظهور کرده اند: آدم، نخستین ناطق است ولی ظاهراً نخستین بشر نیست. سپس نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد و محمدالقام به ترتیب مبعوث شده اند. محمدالقام پسر اسماعیل است که فرقه ای از سبعیه او را امام و قائم الزمان میدانند. بین هر دو تن ناطق یا نبی هفت صامت واسطه اند که اولین هر یک از این دسته ها ارجمندتر و به منزلۀ معاون ناطق به شمار است و این عده را فاتق یا اساس نامند. فاتقان عبارتند از: شیث، سام، اسماعیل (پسر ابراهیم) ، هارون، بطرس (طوری) ، علی و به جای هفتمین یکی از مؤسسان فرقۀ سبعیۀ را نام برند مانند عبدالله بن میمون. (از رسالۀ ’شمارۀ هفت و هفت پیکر نظامی’ تألیف محمد معین ص 10)
در عالم سفلی هفت نبی یا هفت ناطق ظهور کرده اند: آدم، نخستین ناطق است ولی ظاهراً نخستین بشر نیست. سپس نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد و محمدالقام به ترتیب مبعوث شده اند. محمدالقام پسر اسماعیل است که فرقه ای از سبعیه او را امام و قائم الزمان میدانند. بین هر دو تن ناطق یا نبی هفت صامت واسطه اند که اولین هر یک از این دسته ها ارجمندتر و به منزلۀ معاون ناطق به شمار است و این عده را فاتق یا اساس نامند. فاتقان عبارتند از: شیث، سام، اسماعیل (پسر ابراهیم) ، هارون، بطرس (طوری) ، علی و به جای هفتمین یکی از مؤسسان فرقۀ سبعیۀ را نام برند مانند عبدالله بن میمون. (از رسالۀ ’شمارۀ هفت و هفت پیکر نظامی’ تألیف محمد معین ص 10)
از قدیم هفت رنگ را از میان رنگ ها اصلی دانسته اند (سبح الوان) و آن ها عبارتند از، به قولی، سیاه، خاکی (خاکستری)، سرخ، زرد، سفید، کبود، زنگاری، به قولی، زرد، آبی، نارنجی، سرخ، بنفش، سبز، نیلگون
از قدیم هفت رنگ را از میان رنگ ها اصلی دانسته اند (سبح الوان) و آن ها عبارتند از، به قولی، سیاه، خاکی (خاکستری)، سرخ، زرد، سفید، کبود، زنگاری، به قولی، زرد، آبی، نارنجی، سرخ، بنفش، سبز، نیلگون